۱۳۹۷ شهریور ۹, جمعه

اسلام و زنان


مجید نواندیش : در گذشته در زمانی که جوامع و مردم مانند امروز فشرده و نزدیک به هم زندگی نمی کردند. برای حفظ زنان راه حل را، دور نگهداشتن زنان از مردم و جامعه می دانستند. مردم عرفا سعی می کردند زنان را از جامعه و اختلاط محفوظ نگهدارند. امروز با گسترش شهر نشینی، ایجاد جوامع شلوغ، حضور اجتماعی زنان در کنار مردان دیگر این راه پاسخگو و امکان پذیر نمی باشد. دور نگهداشتن زنان از جامعه دیگر قابل قبول از نظر عرف هم نمی باشد. در گذشته نزد اعراب، زن تقریبا همچون متاع و کالا محسوب می شده است. این نگاه تا حدی در اسلام نیز رسوخ کرده است. امروزه این نگاه انسانی و قابل قبول نمی باشد.

پروردگار می فرمایند:
بدانید و آگاه باشید! انسان ها شامل زنان و مردان با یکدیگر دارای تفاوت هایی باشند. نیازمندی های متفاوتی نیز عموما دارند. مردان محکمتر، استوارتر و مقاومتر، زنان حساس تر، دارای هوش عاطفی بالاتر نسبت به مردان و غیره می باشند. مردان نیازمند تمکن مالی بالاتر عموما و زنان نیازمند مهر و محبت، مورد توجه قرار گرفتن بیشتر می باشند. حضور اجتماعی زنان در کنار مردان امروزه پسندیده است، بشرط ها و شروطها که بعدا گفته خواهد شد. اما در امر قضاوت کماکان معتقدیم مردان ارجحند. قضاوت زنان دیگر حرام نیست. اما توصیه به استفاده از مردان بدلیل داشتن عموما ثبات احساسی بیشتر می شود. لازم به ذکر است استثنائات هم وجود دارد. اما در مورد بعضی مسائل همچون مسائل زنان، کودکان، آسیب های اجتماعی عموما، استفاده از قضات زن پسندیده تر است و توصیه می شود. تمام.

واقعیت این است که عقل و خرد زنان امروزی جامعه که در جامعه حضور فعال دارند تفاوت بسیار زیادی با زنان سنتی خانه دار قدیمی دارد. تفاوت بسیار زیادی بین زنانی که به هر نحوی در جامعه حضور پیدا می کنند با زنان سنتی خانه دار قدیمی وجود دارد. شخصا این تفاوت را دیده ام و احساس کرده ام. از نظر خرد و درک و بینش بین این دو نوع زنان تفاوت قابل محسوسی وجود دارد. علت سخنانی که درباره زنان گفته اند و احکام تبعیض آمیز همین می باشد. در گذشته در قرون گذشته، زنان را در خانه ها نگه می داشته اند. زنان کمی امکان و اجازه حضور در اجتماع را پیدا می کرده اند. به همین دلیل زنان نسبت به مردان که در اجتماع حضور پیدا می کرده اند از نظر سطح درک و بینش تفاوت محسوسی داشته اند و مردان برتر از زنان بوده اند. از این تفاوت سطح درک و بینش به همان عقل و خرد نام برده اند ولی منظور همین تفاوت سطح درک و بینش می باشد. زنان خانه نشین و دور از جامعه، آلوده به خرافات، جهل و نادانی عموما می شوند. با توجه به اینکه امروزه زنان در اجتماع حضور پیدا کرده اند و دیگر هم رده مردان تقریبا شده اند. ملائکه بصورت غیررسمی می گویند احکام تبعیض آمیز درباره زنان لغو می گردد. اما ملائکه و فرشتگان کماکان معتقدند که ارث زنان باید نصف و یا کمتر از مردان باشد. بدلیل اینکه هنوز مردان به تمکن مالی بیشتر از زنان نیازمند هستند.

در آیه 11 سوره نساء درباره ارث آمده است:
خداوند به شما در باره فرزندانتان سفارش می کند: سهم پسر ، چون سهم دو دختر است. و اگر [ همه ورثه ، ] دختر [ و ] از دو تن بیشتر باشند ، سهم آنان دو سوم ما ترک است و اگر [ دختری که ارث می برد ] یکی باشد ، نیمی از میراث از آنِ اوست ، و برای هر یک از پدر و مادر وی [ متوفی ] یک ششم از ما تَرک [ مقرّر شده ] است ، این در صورتی است که [ متوفّی ] فرزندی داشته باشد. ولی اگر فرزندی نداشته باشد و [ تنها ] پدر و مادرش از او ارث برند ، برای مادرش یک سوم است [ و بقیّه را پدر می برد ] و اگر او برادرانی داشته باشد ، مادرش یک ششم می برد ، [ البته همه اینها ] پس از انجام وصیّتی است که او بدان سفارش کرده یا دینی [ که باید استثنا شود ] . شما نمی دانید پدران و فرزندانتان کدام یک برای شما سودمندترند. [ این ] فرضی است از جانب خدا ، زیرا خداوند دانای حکیم است.

ملائکه بصورت غیر رسمی می گویند زنان در طول تاریخ یک تغییر سرنوشت ساز داده اند. آنان تقدیر خود را عوض کرده اند و ملائکه و فرشتگان پیش بینی نمی کرده اند که زنان چنین تغییری در تقدیر و سرنوشت خود بدهند. زنان در طول تاریخ سرنوشت و تقدیر خود را تغییر داده و به برابری با مردان رسیده اند. ملائکه پیش بینی و تصور نمی کرده اند که زنان به این جایگاه برسند. درباره تقدیر، تغییرات سرنوشت ساز و سیستم پیش بینی آینده ملائکه در آینده بیشتر سخن خواهم گفت.

در سوره نساء آیه 34 داریم:
الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَي النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلي‏ بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ فَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَيْبِ بِما حَفِظَ اللَّهُ وَ اللاَّتي‏ تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَکُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبيلاً إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلِيًّا کَبيراً

مردان ، سرپرست زنانند ، به دلیل آنکه خدا برخی از ایشان را بر برخی برتری داده و [ نیز ] به دلیل آنکه از اموالشان خرج می کنند. پس ، زنانِ درستکار ، فرمانبردارند [ و ] به پاس آنچه خدا [ برای آنان ] حفظ کرده ، اسرار [ شوهرانِ خود ] را حفظ می کنند. و زنانی را که از نافرمانی آنان بیم دارید [ نخست ] پندشان دهید و [ بعد ] در خوابگاه ها از ایشان دوری کنید و [ اگر تاثیر نکرد ] آنان را بزنید پس اگر شما را اطاعت کردند [ دیگر ] بر آنها هیچ راهی [ برای سرزنش ] مجویید ، که خدا والای بزرگ است.

امیرالمومنین بصورت غیررسمی می فرماید این آیه امروزه نسخ شده است. ایشان می فرماید زنان در گذشته به شدت گرفتار خرافات، جهل و نادانی بودند. ملائکه می گویند ائمه اطهار حق سخن گفتن رسمی با بنده را ندارند مگر در موارد استثنایی و مواردی که پروردگار اذن دهند. اهل بیت میگویند دلیل خاصی ندارد. دلیل آن سلسله مراتب است و متولی سخن گفتن رسمی با بنده، ملائکه و پروردگار هستند.


یکی از آیات مورد بحث و انتقاد در قران، آیه 223 سوره بقره می باشد.
نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّي شِئْتُمْ وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ مُلاقُوهُ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنينَ

ترجمه های متفاوتی برای این آیه وجود دارد که بعضی از ترجمه ها بحث برانگیز است و مورد انتقاد علی الخصوص توسط بانوان قرار گرفته است. بطور مثال استاد فولادوند چنین ترجمه کرده است:

زنانِ شما کشتزار شما هستند. پس ، از هر جا [ و هر گونه ] که خواهید به کشتزار خود [ در ] آیید ، و برای شخص خودتان [ در بهره مندی از آنها ] پیشدستی کنید و از خدا پروا کنید و بدانید که او را دیدار خواهید کرد ، و مؤمنان را [ به این دیدار ] مژده ده.

ملائکه معتقدند این آیه ترجمه های بهتری می تواند گردد و آن ترجمه ها درست تر می باشد.

بطور مثال ترجمه آیت الله مکارم شیرازی: زنان شما ، محل بذرافشانی شما هستند پس هر زمان که بخواهید ، می توانید با آنها آمیزش کنید. و ( سعی نمائید از این فرصت بهره گرفته ، با پرورش فرزندان صالح ) اثر نیکی برای خود ، از پیش بفرستید! و از خدا بپرهیزید و بدانید او را ملاقات خواهید کرد و به مؤمنان ، بشارت ده!

در تفسیر المیزان در ذیل تفسیر این آیه آمده است:
پس حاصل کلام در معناى آیه این شد که نسبت زنان به جامعه انسانى نسبت کشتزار است به انسان کشت کار، همانطور که کشتزار براى بقاى بذر لازم است ، و اگر نباشد بذرها به کلى نابود مى شود، و دیگر غذائى براى حفظ حیات و ابقاى آن نمى ماند، همچنین اگر زنان نباشند نوع انسانى دوام نمى یابد، و نسلش قطع مى شود،

در ویکیپدیا آمده است، برای بسیاری از جوامع باستانی و سنتی، روابط جنسی دارای معانی برجسته مذهبی بوده‌است. عموماً برای این موضوع از تمثیل «حاصلخیزی یا باروری» استفاده می‌شده‌است. به نظر می‌آید که آمیزش جنسی به عنوان بخشی از نظام باروری طبیعت نگریسته می‌شده زیرا تطبیقی بین زن و «زمین مزرعه»، بین مرد و «شخم»، و بین آمیزش جنسی و «عمل شخم‌زدن» در این فرهنگ‌ها دیده می‌شود[1].

در آیه 3 سوره نساء مجوز حق انتخاب تعدد زوجات به مرد داده شده است:
و اگر در اجرای عدالت میان دختران یتیم بیمناکید ، هر چه از زنان [ دیگر ] که شما را پسند افتاد ، دو دو ، سه سه ، چهار چهار ، به زنی گیرید. پس اگر بیم دارید که به عدالت رفتار نکنید ، به یک [ زنِ آزاد ] یا به آنچه [ از کنیزان ] مالک شده اید [ اکتفاء کنید ] . این [ خودداری ] نزدیکتر است تا به ستم گرایید [ و بیهوده عیال وار گردید ] .

پروردگار و فرشتگان، بصورت غیر رسمی کماکان معتقدند که مردان می توانند چندین همسر بگیرند. می گویند بنظر ما مردان امکان مدیریت عاطفی چند همسر را دارند ولی زنان نمی توانند چندین مرد را بعنوان همسر همزمان مدیریت عاطفی نمایند. این به معنای تشویق به چند همسری نیست. امروزه وضع بگونه ای است که مردم به همان تک همسر قناعت می کنند.

ملائکه غیررسمی می گویند این مجوزی است که در گذشته داده شده است. شروط آن هم (عدالت) به خوبی مشخص شده است. اکنون دلیلی برای برداشتن آن و حرام دانستن اتخاذ بیش از یک همسر توسط مردان نمی بینیم. این حکم را امروزه موجب بروز مشکل نمی دانند. امروزه زن و مرد در قالب تک همسری هم بزور با هم ازدواج می کنند.

جبرییل امین می فرماید:
تعدد زوجات مسئله مبتلی به، جامعه امروز نمی باشد. لذا ضرورتی به اصلاح حکم پیشین وجود ندارد. تمام.

یکی از مسائل و مباحث مطرحه، اجازه اسلام به ازدواج دختران خردسال و همچنین مبحث سن تکلیف می باشد. پروردگار و ملائکه معتقدند که امروزه از نظر عقلی خردسالان نسبت به گذشته رشد بسیار بیشتری داشته اند و سن تکلیف نسبت به گذشته حتی باید کمتر گردد.

پروردگار می فرمایند:
بدانید و آگاه باشید! حداقل سن ازدواج می تواند متفاوت از سن تکلیف باشد و توسط قانون مشخص شود. اما در باب سن تکلیف، آن بسته به جامعه و عموم دارد. سعی می شود کمی زودتر تعیین شود تا کودکان به انجام تکالیف دینی عادت کنند. امروزه رشد کودکان و به عقل رسیدن کودکان نسبت به گذشته سریعتر شده است. لذا سن تکلیف برای ایرانیان را 10 سال شمسی تمام برای دختر و پسر تعیین می کنیم. تمام.

درباره مهریه، پروردگار و ملائکه معتقد به آزاد بودن مقدار آن می باشند. اما معتقدند عدم استطاعت مهریه، نباید موجب به زندان افتادن شود. ملائکه غیررسمی می گویند چون شرط استطاعت در ذات آن نهفته است. اگر استطاعت ندارد، اصلا توسط زن نباید پذیرفته شود. ملائکه می گویند وقتی زن و مرد بر سر مهریه ای توافق کردند، زن از نظر ما پذیرفته است که ذاتا مرد استطاعت پرداخت مهریه را دارد. اگر استطاعت ندارد، مرد پیشنهادی غیر واقعی را پذیرفته و زن هم قبول کرده. هر دو خطا کرده اند. نیازی به زندان کردن مرد نیست.

بطور کلی مهریه سنتی است که از عربستان آمده است. عرب ها هنگام ازدواج مبلغی نقدا به عنوان هدیه و هبه که مهریه نامیده می شود به زن می بخشند. بنابراین مهریه نقد محسوب می شود نه نسیه. اما در ایران به اشتباه این رسم تغییر کرده است.

مراجع

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر