۱۳۹۷ شهریور ۲, جمعه

الله و رب (3) / رب

مجید نواندیش : معنای کلمه رب مالک، صاحب و غالب است و اگر در موضوع اسمای افعالیه خدا مورد بحث قرار گیرد، به معنای «مربی، منعم، متمم» است. همچنین گفته اند کلمه رب، اسم عام است و در مورد غیر خدای سبحان هم در قران بکار رفته است. در بیان تفاوت الله و رب ، رب را اسم و صفت خداوند متعال دانسته اند. اما ستاد گمنامی معتقد به افتراق به بین الله و رب بود[1].

مرجع [2] می گوید رب در قران پروردگار ترجمه شده است ولی رب به معنای صاحب اختیار و فرمانروا است. رب به معنای پروردگار از ریشه "ر ب و" است که 25 بار در قران آمده است و برای غیر او هم بکار می رود. اما کلمه رب از ریشه "ر ب ب" هم می تواند باشد که این کلمه 980 بار در قران آمده است و برای غیر او بکار نمی رود و به معنای این است که تمام قدرت و ثروت و تمام آنچه که در جهان است در اختیار او است.

مرجع [1] اشاره شده است که در قران 2860 بار کلمه الله و 980 بار رب آمده است. مرجع [3] ادعا می کند با مطالعه بیشتر کتاب قران می بینیم که هر جا خدا خواسته با پیامبران یا فرشتگان صحبت کند از کلمه رب استفاده شده است.

در طی تجربه معنوی که داشتم متوجه شدم رب یا پروردگار هم در این عالم وجود دارند و مدیریت عالم ملکوت و ملائکه و فرشتگان با ایشان می باشد. بنظر بنده ایشان هم توانای مطلق و دانای مطلق نمی باشند اما داناتر و عاقل تر و تواناتر از ملائکه و فرشتگان و دیگر موجودات عالم غیب می باشند. فرشتگان و ملائکه ایشان را عبادت می کنند که به واقع مقصود این می باشد که به ایشان احترام می گذارند.  در نماز، در رکوع و سجود به تنزیه و ستایش پروردگار و رب عالم می پردازیم.

پروردگار خودشان یکبار گفتند، از جنس روح می باشند. حاصل قویترین اتصال همه ارواح پاک دنیا می باشند. یکپارچه می باشند.

ارواح دارای رازهایی می باشند که ملائکه تمایلی به بازگویی آن ندارند. ملائکه فاش می کنند که ارواح دارای اتصال می باشند و این اتصال دارای شدت بصورت فازی می باشد. از عدم اتصال تا یکپارچه شدن وجود دارد.

جبرییل امین می فرماید:
ما را مستقیم نخوانید. مستقیم سراغ ما نیایید. مایه ابتلاء هست. دوست نداریم. ما دوست داریم از طریق پروردگار به ما نزدیک شوید. پروردگار را بخوانید. او را اطاعت کنید. در اینحالت ما اجابت می کنیم شما را. ما عذاب می کنیم افرادی که با بی احترامی به پروردگار مستقیم به سراغ ما می آیند. شوخی هم نداریم. تمام. جبرییل بودم.

جبرییل امین می فرماید:
پروردگار داناتر، آگاه تر و عاقل تر از تمام ماست. تمام. جبرییل بودم.

جبرییل امین می فرماید:
بدانید و آگاه باشید بر شما فرض کرده ایم طاعت و بندگی او. حقیری پیش نیستید. دست از گردنکشی بردارید. مطیع اوامر خداوند باشید. بین پروردگار و خداوند در متن قران فرقی نیست و بجای هم بکار رفته اند. تمام. جبرییل بودم.


جبرییل امین می فرماید:
دست بردارید از بحث درباره ازلی یا ابدی بودن خدا. شما هیچ نیستید. قطره ای هستید. حبابی هستید بین حبابها. هیچ نمی دانید چقدر ضعیفید اما گردنگشی می کنید. سوادتان پایین است. علم آن است که بدانید چطور زندگی کنید. نه اینکه فلسفه بافی کنید و درباره مهملات قلم فرسایی کنید. مجمل سخن گویید و مفید. علم نافع دنبالش باشید. سخت نیست. همین که گفتیم. تمام. جبرییل.

پروردگار سخن می گویند:
بدانید و آگاه باشید! صفاتی که به الله نسبت داده ایم بواقع متعلق به رب می باشد. نه آنطور که مبالغه شده است و نه به اندازه شما انسان ها. مبالغه کردیم تا ما را چون خود نپندارید. ما بالاتر از تصور شما و فروتر از خیال شما هستیم. بدانید ما رحمن نسبت به خلق و رحیم نسبت به مومنان هستیم. تمام.

علم مطلق و توانایی مطلق

به اعتقاد بنده، پروردگار دارای علم مطلق و توانایی مطلق نمی باشد. در سوره یونس آیه 61 آمده است:
و در هیچ کاری نباشی و از سوی او [ خدا ] هیچ [ آیه ای ] از قرآن نخوانی و هیچ کاری نکنید ، مگر اینکه ما بر شما گواه باشیم آن گاه که بدان مبادرت می ورزید. و هم وزن ذره ای ، نه در زمین و نه در آسمان از پروردگار تو پنهان نیست ، و نه کوچکتر و نه بزرگتر از آن چیزی نیست ، مگر اینکه در کتابی روشن [ درج شده ] است.

در سوره کهف آیه 109 آمده است:
بگو: «اگر دریا برای کلمات پروردگارم مرکّب شود ، پیش از آنکه کلمات پروردگارم پایان پذیرد ، قطعاً دریا پایان می یابد ، هر چند نظیرش را به مدد [ آن ] بیاوریم.»

در سوره ملک آیه 1 داریم:
بزرگوار [ و خجسته ] است آنکه فرمانروایی به دست اوست و او بر هر چیزی تواناست.

پروردگار می فرمایند:
اما بدانید و آگاه باشید. پروردگار آدابی برای سخن گفتن دارد. بر شما باد سعی در شناخت این آداب. تاکید و مبالغه از آن جمله اند. بطور مثال ان ارضی واسعه، مبالغه است در وسعت زمین. تمام. والسلام.

اشاره پروردگار به آیه 56 سوره عنکبوت می باشد:
يا عِبادِيَ الَّذينَ آمَنُوا إِنَّ أَرْضي‏ واسِعَةٌ فَإِيَّايَ فَاعْبُدُونِ
«ای بندگان من که ایمان آورده اید ، زمین من فراخ است تنها مرا بپرستید.»

برای خودم مبالغه در این آیه مبهم است. اما بخشی از صفات و اسامی خداوند، صیغه مبالغه عربی محسوب می شود.

سنت الهی آزمودن

پروردگارت سخن می گوید:
بدانید و آگاه باشید! شما را وعده به خیر عظیم می دهیم. اما شما را می آزماییم. مجید را آزموده ایم و خواهیم آزمود. شما بر وی مسیطر نخواهید شد، مگر به اذن ما. آگاه باشید روش اطاعت و بندگی در پیش گیرید. ما نیاز به بندگی شما نداریم. صلاح خودتان در این است. مجازید هر چقدر می خواهید انتقاد کنید، اما در عمل موظف به اطاعت هستید. جاء الحق و زهق الباطل. حق خواهد آمد و باطل نابود شدنی است بشرط ها و شروطها. توبه کنید. عملا توبه کنید. به سوی حق و درستی باز گردید. ما شما را به خیر عظیم برای مردم دنیا وعده می دهیم به اذن و اراده مان. به شرط آنکه وقتی حق آشکار گردید راه اطاعت و تبعیت از حق پیشه کنید. علم ما بیشتر از آن است که تصور می کنید. اراده کنیم بشرطها و شروطها بهره مند خواهید شد. عقولتان کامل خواهد شد. راه اطاعت و تبعیت از حق پیشه کنید. والسلام.

یکی از سنت های الهی و پروردگار آزمودن و امتحان کردن می باشد.

در سوره عنکبوت آیه 2 و 3 آمده است:
آیا مردم پنداشتند که تا گفتند ایمان آوردیم ، رها می شوند و مورد آزمایش قرار نمی گیرند؟ 
و به یقین ، کسانی را که پیش از اینان بودند آزمودیم ، تا خدا آنان را که راست گفته اند معلوم دارد و دروغگویان را [ نیز ] معلوم دارد.

عرش و کرسی

پروردگارت سخن می گوید:
اما بدانید و آگاه باشید! عرش آب است. آب های روی زمین است. اما کرسی، منطقه پرواز ممنوع است. حریم ماست. هیچکس اجازه ورود به آنجا ندارد مگر به اذن ما.

در سوره هود آیه 7 آمده است:
و اوست کسی که آسمانها و زمین را در شش هنگام آفرید و عرش او بر آب بود ، تا شما را بیازماید که کدام یک نیکوکارترید. و اگر بگویی: «شما پس از مرگ برانگیخته خواهید شد» قطعاً کسانی که کافر شده اند خواهند گفت: «این [ ادّعا ] جز سحری آشکار نیست.»

در آیات ابتدایی تورات آمده است: روح خدا بر روی آب‌ها معلّق بود (پیدایش، 1: 2)

همچنین در آیه دوم سفر پیدایش، در متن عبری تورات، از واژه «روح» (ךוח = rouh) استفاده شده است: و روح خدا بر روی آب‌ها معلّق بود. معانی مختلفی برای این واژه عبری ذکر کرده‌اند؛ ازجمله: باد، روح، جهت، نفس و نیرو (حییم، 1344: 512)؛ اما دربارۀ تفسیر این واژه در تورات، تنها از دو معنی «روح» یا «باد» استفاده شده است. علمای یهود در تلمود، معنای دوم، یعنی «باد» را برای این واژه اختیار کرده‌اند و آن را یکی از عناصر لازم برای جهان برشمرده‌اند و خلقت آن را در آغاز آفرینش دانسته‌اند (کهن، 1350: 57).

عرش در اصل به معنی «سقف» یا «شیئى سقف‏دار» است و به تخت سلطان نیز عرش گفته مى‏شود. این کلمه مجازاً به معنى قدرت نیز به‌کار رفته است؛ برای مثال، هنگامی که در عربى گفته مى‏شود «فلانٌ استوى على عرشِه»، فلان کس بر تختش نشست، کنایه از به قدرت رسیدن است که در فارسی نیز معادل آن کاربرد دارد [4][5].

آگاهی از خطورات

پروردگار از نیت ها و افکار آگاهند. ملائکه بجز آنان که از طرف پروردگار اذن دارند از افکار و نیت انسان ها آگاهی ندارند.

سوره فاطر آیه 38
خدا[ست كه‌] داناى نهان آسمانها و زمين است، و اوست كه به راز دلها داناست.

سوره مائده آیه 7
و نعمتی را که خدا بر شما ارزانی داشته و [ نیز ] پیمانی را که شما را به [ انجام ] آن متعهد گردانیده ، به یاد آورید ، آن گاه که گفتید: «شنیدیم و اطاعت کردیم.» و از خدا پروا دارید که خدا به راز دلها آگاه است.

اجنه، نیروهای شر در مواقعی سعی می کنند از افکار و خطورات بدون اذن پروردگار آگاهی پیدا کنند، این یکی از مصادیق استراق سمع می باشد که در قران به آن اشاره شده است.

لوح محفوظ

مرجع [6] می گوید لوح محفوظ ، صفحه‌ای است که تمام اتفاقات عالم در آن ثبت شده است. این اتفاقات، همراه با جزئیات کامل است و به هیچ وجه قابل تغییر و دگرگونی نیست. جنس این کتاب معلوم نیست، هرچند قطعا از جنس کتاب کاغذی و مادی نیست. گاهی از این لوح با نام‌های ام الکتاب، کتاب مسطور، رق منشور، کتاب مکنون و کتاب حفیظ نیز یاد می‌شود.
در مقابل آن، لوح محو و اثبات قرار دارد که محل ثبت حوادث و اتفاقاتی است که قرار است محقق شود و برخلاف لوح محفوظ، اموری که در آن نوشته شده است، بر اساس شرایط و ضوابطی قابل تغییر و تبدیل است.

پروردگار بصورت غیر رسمی می گویند کتاب مکنون، کتاب تاریخ پروردگار هست. همه حوادث و وقایع تاریخ از ابتدا در آن نوشته شده و نوشته می شود.

مرجع [6] همچنین می گوید طبق آیات و روایات موجود، تمام پدیده‌های هستی از کوچک و بزرگ در دو کتاب یا دو لوح تکوینی نوشته شده است که هر کدام از آنها ویژگی خاص خود را دارند. یکی از آنها لوح محفوظ است؛ این لوح، کتابی است که تمام پدیدههای عالم با قلم تقدیر در آن ثبت شده و از هر گونه تغییری محفوظ است.
دیگری لوح محو و اثبات است که محل محل ثبت حوادث و اتفاقاتی است که به مرحله فعلیت خواهد رسید. آنچه در این کتاب نوشته شده قابل تغییر و تبدیل است[7].

در سوره رعد آیه 39 درباره لوح محو و اثبات آمده است:
یَمْحُوا اللّهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ 
ترجمهخدا آنچه را بخواهد محو يا اثبات مى‌کند، و اصل کتاب نزد اوست.

پروردگار بصورت غیر رسمی می گویند لوح محو و اثبات، شامل حوادث آینده است که قابل تغییر است. لوح محفوظ یا ام الکتاب شامل هم کتاب مکنون هم لوح محو و اثبات می باشد.

سوره واقعه آیه 76 78
77) که این قرآن کتابی بسیار بزرگوار و سودمند و گرامی است. 
78) که در لوح محفوظ سرّ حق مقام دارد. 

سوره بروج آیه 21 و 22
بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجيدٌ ، في‏ لَوْحٍ مَحْفُوظٍ

مراجع
[4] مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، )1374ش(، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب اإلسالمی، 9/ 25
[6] http://fa.wikishia.net/view/%D9%84%D9%88%D8%AD_%D9%85%D8%AD%D9%81%D9%88%D8%B8
[7] رجوع کنید به: سبحانی، مع الشیعه الامامیه، ص۱۰۵

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر