۱۳۹۷ مرداد ۱۹, جمعه

عقل(2) / انتظار

مجید نواندیش : امیرالمومنین در روایتی می فرماید: برترین عبادتی که از مومن صادر می شود، انتظار فرج است. اما انتظار چیست؟ چگونه منتظر ماندنی است که افضل عبادات می باشد؟ به عقیده بنده انتظار آن است که بدون بیم و طمع منتظر واقعه ای باشی. بسیار سخت است. انسان وقتی منتظر واقعه ای هست که برایش مهم است، صبور بودن و منتظر بودن بدون بیم و طمع، بدون ترس و هیجان سخت و دشوار است. انتظار آن است که نه از روی ترس بگویی امام زمان یک میلیون سال دیگه می آید و نه آنست که از هیجان، مدام بگویی این اتفاق مصداق فلان نشانه ظهور است و مدام برای انتظار لحظه شماری کنی. صرفنظر از ظهور امام زمان، انتظار برای وقایع مهم در زندگی انسان، از لحاظ روانی بر روی انسان بسیار تاثیر گذار است. باعث مدام فکر کردن انسان به آینده و آن واقعه می شود و بعضی مواقع از روی ترس به نتایج منفی آن و بعضی مواقع از روی هیجان به نتایج مثبت آن فکر و خیالبافی کند. بعضی معانی دیگر و منظور دیگری برای مفهوم عبادت انتظار گفته اند. برداشت آزاد من از انتظار این می باشد.

امروزه تصور بسیاری از جوانان و عامه مردم متاسفانه این می باشد که اسلام با شادی و هیجان و لذت بردن از زندگی مشکل دارد. البته اسلام با هیجانات مضر برای انسان مشکل دارد. اما این فقط یک روی سکه نیست. بعد از شرک، ناامیدی از رحمت خدا بزرگترین گناه کبیره می باشد. در آیه یوسف 87 آمده است:
ای پسران من ، بروید و از یوسف و برادرش جستجو کنید و از رحمت خدا نومید مباشید ، زیرا جز گروه کافران کسی از رحمت خدا نومید نمی شود.

امام رضا (ع) پس از یاس، قنوط (ناامیدی) از رحمت الهی را به عنوان گناه کبیره بیان کرده اند[1]. قنوط لفظا به معنای یاس و ناامیدی از خیر می باشد. عبدالحسین دستغیب قنوط را ناامیدی از رحمت الهی می داند که در قلب رسوخ کرده و قباحت آن کم شده است ...، قانط کسی است که آثار نامیدی از کلماتش هویدا باشد.

بنظر بنده، از نظر امروزی افسردگی، همان ناامیدی از رحمت الهی و قنوط می باشد و جزء بزرگترین گناهان کبیره می باشد. اسلام علاوه بر مقابله با هیجانات مضر، با افسردگی، ناامید بودن نیز سعی کرده است مبارزه کند.

روش تربیت اسلامی رشد انسان در تعادل روانی و احساسی همراه با شاد زیستن می باشد. اسلام با زندگی هیجانی، ریسکی و بی خیالی که بعضی جوانان امروز بدین شیوه زندگی می کنند موافق نیست و مطابق با روش تربیتی اسلام نمی باشد. البته اسلام با ورزش های هیجانی که باعث ترشح آدرنالین می شود و منجر به ایجاد هیجانات غیر مضر می گردد مشکلی ندارد.

بنظر بنده، عقل در روند طولانی مدت تعادل احساسی و روانی رشد می کند و عقلانیت ظهور و بروز پیدا می کند. بهم ریختن تعادل های روانی و احساسات ترس و طمع باعث فاسد شدن عقل و کوتاه شدن توانایی عقلانی فکر کردن می شود. پروردگار و ملائکه این سخن را کاملا تایید می کنند.

یکی از مهمترین اهداف نیروهای شر در طی سالیانی که من را مورد اذیت و آزار قرار می دادند، سعی فراوان در خشمگین کردن و عصبانی کردن من بود. قران همواره در رابطه با عدم خشمگین شدن و عدم مجادله بیهوده به بنده تذکر می داد. در احادیث آمده است:
پیامبر اسلام (ص) می فرماید: غضب، آتش پاره سوزان و برافروخته اى است از سوى شیطان[2]
امیرالمومنین (ع) می فرماید: از غضب بپرهیز که آغازش دیوانگی و آخرش پشیمانی است[3]

پروردگار در حدیث قدسی می فرمایند:
بر شما باد بر عدم غضب و خشم و مجادله بیهوده که گرفتارتان می کند و اسباب دردسرتان می شود. بر شما باد بر یادگیری کظم غیظ. تمام. والسلام.
                                                                                                                                       
چه بسیار وقایع ناگوار، قتل ها و تصمیمات ناگواری می باشد که انسان در هنگام خشم و غضب گرفته است. علاوه بر خشم و غضب احساسات و هیجانات بطور کلی بر تصمیم گیری انسان موثر است. تصمیم گیری در حالت احساسی ترس، با حالت وی در حالت هیجان و طمع متفاوت است. مرجع [4] ذکر میکند گاهی احساسات مانع از تصمیم گیری صحیح می شود و در برخی اوقات که ما انسان ها بی نهایت احساسی می شویم، بسیار مشکل است که بتوانیم یک تصمیم چند جانبه بگیریم و این آگاهی های تصمیم گیرنده است که در این فرایند تاثیر گذار است.


مرجع [5] هیجانات را در انسان از لحاظ میزان خوشایندی یا ناخوشایندی به دو دسته هیجانات مثبت و منفی تقسیم می کند. همچنین هیجانات را به هیجان ترس، هیجان خشم، هیجان اندوه، هیجان تنفر، هیجان شادی، هیجان تعجب و دیگر هیجانات مرکب تقسیم بندی میکند. پالت چیک هیجان ها را به هشت دسته در چهار طبقه متضاد تقسیم بندی می کند: شادی/غم، مقبولیت، پذیرش/طرد، خشم/ ترس، تعجب/انتظار[6]. این مرجع می گوید هیجان ها منبع ارزشمندی از اطلاعات هستند و در تصمیم گیری به ما کمک می کنند. مطالعات نشان می دهد وقتی رابطه هیجان با مغز قطع شود، فرد نمی تواند تصمیم بگیرد. همچین مرجع ذکر می کند که یکی از زیان های هیجان تحت تاثیر قرار دادن عقل و منطق می باشد و آن وقتی است که هیجان ها بصورت شدید و ناگهانی ظاهر شود.

مرجع [7] درباره هیجانات مثبت و منفی می گوید: هیجان هایی مانند عشق، شادی، خنده و گریه از سر شوق هیجان مثبت و به هیجان هایی مانند اضطراب، افسردگی، خشم، حسادت، ترس، احساس گناه، احساس ناکامی و غم هیجان منفی می گویند. وی می گوید هر هیجان منفی هم الزاما و کاملا منفی نمی باشد و بستگی به میزان تاثیر گذاری آن بر روی فرد دارد.  این مقاله ذکر می کند برای هیجان دو مساله وجود دارد نخست ابراز هیجان و دوم تخلیه آن. بطور مثال گریه کردن راهی برای ابراز هیجان است. اما در تخلیه هیجان در این شرایط فرد با روشی سودمند احساسات منفی آزاردهنده را از بدن خارج می کند.

مرجع [8] هیجانات منفی را باعث محدود شدن تفکر و عمل می داند و هیجانات مثبت موجب گسترش تفکر و عمل می داند. وی در مبحث خودشناسی مطرح می کند که فرد نسبت به هیجانات خود باید آگاه باشد، هیجاناتی که باعث محدود شدن تفکر و عمل می شود را بشناسد و کنترل کند. خودشناسی باعث توانایی تنظیم هیجانی می شود که فرد با استفاده از تنظیم هیجانی می کند هیجانات مثبت و منفی خود را تا حد زیادی کنترل کند و از آنها به بهترین وجه جهت سازگاری و افزایش توانایی های خود استفاده کند.

پروردگارت سخن می گوید:
بدانید و آگاه باشید! هیجان مثبت و منفی تعریفش همان است که در مرجع [8] ذکر گردید.

هیجانات شامل ترس و طمع بر روی قضاوت و داوری انسان نیز تاثیر بسزایی دارد. در جام جهانی فوتبال اخیر، بعد از برد تیم ملی ایران در مقابل مراکش، افراد مختلفی مشاهده کردم که بخاطر هیجان ناشی از آن برد، معتقد به برد ایران در برابر اسپانیا بودند. یا سوال می کردند آیا بنظرت ایران اسپانیا را می برد؟ در حالیکه اسپانیا در رده بندی فیفا ششمین تیم برتر جهان و ایران تیم سی و هشتم محسوب می شد. تیم ملی ایران زیبا، قدرتمندانه در جام جهانی بازی کرد. اما بنظرم عقلایی حداکثر نتیجه ای که می توان به نفع ایران انتظار داشت، مساوی با اسپانیا بود. در حالیکه عموم علی الظاهر بر اثر هیجان برد مراکش، به باور برد ایران در برابر اسپانیا رسیده بودند. بطور مشابه احساسات و هیجانات بر سیستم تصمیم گیری انسان نیز تاثیر می گذارد. عملکرد یک آدم ترسو با یک آدم نترس در روندهای مختلف زندگی متفاوت است. همچنین احساسات و هیجانات در برداشت ها و فیلتر ورودی های انسان تاثیر گذار است. انسان ناخودآگاه ورودی های مغز خود را فیلتر می کند، در احساسات و هیجانات مختلف انسان بطور متفاوتی برداشت دارد و فیلتر می نماید. در آیه 26 سوره بقره آمده است:

.... ما ذا أَرادَ اللَّهُ بِهذا مَثَلاً يُضِلُّ بِهِ کَثيراً وَ يَهْدي بِهِ کَثيراً وَ ما يُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفاسِقينَ
خدای را از اینکه به پشه ای- یا فروتر [ یا فراتر ] از آن- مَثَل زند ، شرم نیاید. پس کسانی که ایمان آورده اند می دانند که آن [ مَثَل ] از جانب پروردگارشان بجاست ولی کسانی که به کفر گراییده اند می گویند: «خدا از این مَثَل چه قصد داشته است؟» [ خدا ] بسیاری را با آن گمراه ، و بسیاری را با آن راهنمایی می کند و [ لی ] جز نافرمانان را با آن گمراه نمی کند.

بر حسب تجربه بنظر بنده مهمترین هیجانات در انسان ترس و طمع می باشد. در انسان یک روند طیفی در رابطه با ترس و طمع وجود دارد. اگر پارامتر امید را در یک انسان معمولی متعادل در نظر بگیریم. وقتی این پارامتر کاهش پیدا کند، فرد دچار غم و ناراحتی باشد وی به سمت احساس ضعف فکری و بزرگ پنداری دیگر افراد و تعصب پیدا کردن، سستی عمل و وابسته شدن به دیگران و اختیار خود را دست دیگران دادن ، افزایش ترس و در روند بلندمدت محافظه کاری، زیاد خشمگین شدن و مجادله کردن، دچار زیاد عدم پذیرش خود و عذاب وجدان و ملامت نفس خود شدن، عدم فراموش کردن حوادث تلخ گذشته و مدام به آنها فکر کردن، پرفکری و اشتغال دایمی فکر، فکر کردن زیاد به دیگران و اشخاص دیگر، خواب زیاد و در نهایت افسردگی می شود.

وقتی پارامتر امید در یک انسان بیش از اندازه رشد کند، طمعکاری، افزایش توقع و انتظار از دیگران، نترس شدن و ریسک غیر عقلانی کردن، از مشتقات آن کبر و غرور و خود بزرگ بینی پیدا کردن، عجول شدن، هول زدن و شتابزده فکر و عمل کردن، راجع به آینده زیاد فکر کردن و دچار آرزوهای طولانی شدن، نسبت به آینده خواب و خیال دیدن و متوهم شدن و بلند پروازی، کاهش دقت و تمرکز فکر و گیج زدن، عدم آرامش داشتن و بی قراری، پرگویی و میل زیاد به سخن گفتن، کنجکاوی و جستجو گری زیاد، احساساتی شدن و زیاد تحت تاثیر قرار گرفتن، مهربانی بیش از حد با دیگران، پیدا کردن نگرانی راجع به دیگران، میل به تغییر و نوگرایی زیاد، میل به شهوترانی و زیاد شدن شهوت جنسی ، صفت بدبینی ، بیخوابی می تواند در انسان می تواند رشد نماید.
بنده منکر انتقال و ایجاد صفات در انسان بطور وراثتی یا اکتسابی به ضعف و قدرت در انسان های مختلف نمی شوم. ممکن است در انسان های مختلف بصورت وراثتی عوامل مهیای بدبین شدن وجود داشته باشد. اما من تصور می کنم بدبینی در یک انسان با طیف طمع، بیشتر اتفاق می افتد و احتمال وقوع بیشتر دارد. لازم به ذکر است که عموما افراد بطور طبیعی در طیف امید متعادل و طمع قرار می گیرند و لذا صفات مربوط به این بخش، در میان افراد جامعه بیشتر به چشم می خورد. لازم به ذکر است که بنده بر حسب تجربه به چنین تفکری رسیده ام و لازم است که درباره آن تحقیق و مطالعه بیشتری صورت بگیرد.

بنظر بنده تاثیرات هیجانات ترس و طمع بر انسان فقط بر تصمیم گیری های ناگهانی انسان نیست. بلکه قرار گرفتن در یکی از طیف ها، در ایجاد خصلت ها در انسان موثر بوده و همچنین بر میزان عقلانیت انسان تاثیر گذار است. بواقع باعث بروز صفت ها و خصلت های پایدار در انسان می گردد.

لازم به ذکر است که خوراکی ها و غذاها نیز بر هیجانات ترس و طمع تاثیرگذار هستند. بطور مثال از گذشته می دانسته اند که زعفران شادی آفرین است. یا می توان به اثرات مصرف داروهای ضد افسردگی بر انسان اشاره کرد. با مصرف داروهای ضد افسردگی، بصورت دایمی در میزان تولید هورمون ها تغییرات جدی ایجاد می گردد. برای همین پزشکان بطور جدی توصیه می کنند، قطع داروهای ضد افسردگی به تدریج و به مرور زمان صورت گیرد تا بدن خود را بتواند وفق دهد. قطع ناگهانی داروهای ضد افسردگی گفته اند باعث شدت یافتن افسردگی و غمگین در افراد و خطر وقوع خودکشی و ... وجود دارد.

در حدیثی که میزان اعتبار آن برای بنده مشخص نیست از امام علی (ع) نقل شده است که اگر اهل کوفه فرزندان خود را از آب فرات بردارند، همه آنها شیعه ما خواهند شد[9].
تصور می کنم، مردم کوفه در زمان امام علی، امام حسین، ترسو بوده اند و این ترس باعث عدم تبعیت آنان از این دو امام بوده است و این ترسو بودن را امامان ناشی از تاثیرات آب کوفه دانسته اند.

پروردگارت سخن می گوید:
بدانید و آگاه باشید! بر شما باد سعی و کوشش فراوان بر کنترل و توانا شدن کنترل هیجانات و احساسات عاطفی. راز عبادات کثیر که گذشتگان می کردند این بود که توانایی کنترل هیجانات و احساسات عاطفی را پیدا می کردند. به آرامش می رسیدند. اما امروزه، بدلیل فشار زندگی این مهم اهمیت پیدا کرده و همچنین بیشتر مواقع امکان انجام عبادات مستحبی وجود ندارد. لذا بار تکلیف از شما برداریم. ما را به عبادات مستحبی شما نیازی نیست. اما در عوض بر شما باد یادگیری کنترل هیجانات ترس و طمع و مشتقات آن. سعی کنید با تمرین و افزایش خودشناسی، تاثیرات هیجانات بر خود را شناخته و عوارض بد آنها را کنترل نمایید. بر شما باد سعی در زندگی سالم کردن. بدانید و آگاه باشید! اسلام هیجانات مضر و افسردگی را دشمن انسان می پندارد و با آنها مبارزه می کند. تربیت قرانی در سایه برقراری اعتدال میان هیجانات و صفات و خصلت ها و برقراری تعادل میان آنها حاصل می گردد. تمام. والسلام علی من التبع الهدی.

یکی از تربیت های بنده توسط قران، سعی در تعادل نگهداشتن صفات در بنده بود. قران سعی کرد در بنده تعادل در استقلال و کمک گرفتن از دیگران، تعادل در ترس و احتیاط و جرات و جسارت، در مجادله نکردن و مقابله کردن، در خوش رفتاری با دیگران و عدم مهربانی کردن با دیگران، هنگام عجله کردن صحیح و هنگام عجله کردن غلط، هنگام سکوت و هنگام سخن گفتن و ..... برقرار نماید. بقول ملائکه و پروردگار قران عزیز، پدر و مادر بنده هست. قران به من ادب آموخت. آن هنگام که نیروهای شر به من هجوم آورده بودند، اذیت و آزار روانی می کردند. سعی می کردند روان من را پریشان و بهم ریخته سازند. سعی می کردند بخاطر آن من در زندگی تصمیم گیری های غلط انجام بدهم. من را گمراه کنند. قران لطف کرد و من را حفظ کرد.

یکی از دیگر تربیت های من توسط قران کریم، امکان داشتن جسارت در سخن در عین مطیع بودن در عمل نسبت به مافوق بود. توانایی و امکان تفکیک قائل شدن بین این دو بسیار مهم است. من همواره سعی می کنم در عمل مطیع پروردگار باشم. اما سابقه ارتباط با نیروهای شر باعث شده است که من نتوانم سخن وحیانی را بدون علت بپذیرم. من بدلیل اینکه نیروهای شر هم با من دارای ارتباط می باشند، خود را موظف به اعتبار سنجی و صحت سنجی می دانم. در تجربه ارتباط با نیروهای شر، بسیار اتفاق می افتاد که آنان با من دوستی می کردند، سخنان راست و صدق می گفتند، تا اعتماد من را به خودشان جلب می کردند و بعد از جلب اعتماد، ضربه سختی را وارد می کردند. یکی از روش های کاری نیروهای شر این گونه بود.

در گذشته عبادات مستحبی باعث ایجاد آرامش در انسان می شده است. تصور می کنم میان حکم صادره درباره برداشتن بار تکلیف عبادات مستحبی و توصیه به کنترل هیجانات و احساسات عاطفی که تعبیر قدیم آنها بنظرم انتظار بوده است و حکمت امام غائب و در انتظار گذاشتن شیعیان، هدایت تکوینی و تذکری برای خردمندان وجود دارد.
مراجع
[1]  گناهان کبیره . نوشته شهید آیت الله سید عبدالحسین دستغیب. دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم. ج 1و 2. باب قنوط از رحمت الهی 
[2] بحارالانوار، جلد 70، صفحه 265. 
[3] آثار الصادقین، جلد 15، صفحه 454
[6] http://www.behinegi.com/%D8%B7%D8%A8%D9%82%D9%87-%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C-%D9%87%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D9%86-%D9%87%D8%A7-%D9%87%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%AB%D8%A8%D8%AA-%D9%88-%D9%85%D9%86%D9%81%DB%8C/
[9] كافى، ج 6، ص 389، ح 5

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر