۱۳۹۷ شهریور ۹, جمعه

ائمه اطهار(1)

مجید نواندیش : شیعه بودن بنظرم به معنای اعتقادی به تعدادی امام بطور مثال دوازده تا نیست. خیلی ها تصور می کنند همین که دوازده امام را قبول داشته باشند، شیعه محسوب می شوند. باید دید معنای امام و امامت چیست؟ ما در نماز جماعت امام جماعت داریم و در نماز به وی اقتدا می کنیم. شیعه واقعی هم کسی است که سعی کند امامان را بشناسد، سعی کند بعنوان سرمشق و الگو، همچون آنان عمل کند. منظور اقتدا در عمل است، نه شعار دادن و ذکر صرف احادیث و سخنان آنان. امامان وقتی دیدند اصلاح خلافت برای اصلاح دین و امور مسلمین ممکن نیست، سعی کردند خود را بعنوان مقتدا، سرمشق و الگوی رفتاری معرفی کنند و اینگونه دین را حفظ نمایند.

فقها بطور مثال نماز به نحو شیعه را مقبول حق و نماز و وضو گرفتن به نحو سنی ها را باطل می دانند. تصور می کنم اینها نتیجه تنگ نظری بشر است. اگر از نظر ماکرو و پروردگار نگاه کنیم، بعید می دانم پروردگار نماز سنی ها را نپذیرند. بعید می دانم اینها معیار پذیرش و رد اعمال نزد پروردگار عادل باشند. این تنگ نظری ها عمدتا برای حفظ هویت ها و حفظ مرزبندی میان هویت ها صورت گرفته است.

غلو در شیعه

دکتر سروش درباره شیعه امروزی اعتقاد دارد که شیعه امروز به غلو آغشته شده است. وی می گوید ما همه شیعیان غالی هستیم. مزاج تشیع شده است. ما دو دسته تاریخ در تشیع داریم. اینکه ما غلو درباره امامان می کنیم هیچ شکی وجود ندارد. ما همه شیعه غالی هستیم. شیعه معتدل نداریم. صحابی ائمه اصلا چنین اعتقادی درباره امامان نداشته اند. مطالبی که در زیارت جامعه است. زیارت جامعه مرام نامه شیعیان غالی است. اصلا سندی هم ندارد. اینکه علم غیب دارند. اینکه امور عالم به دست اینان است. حساب مردم به دست شما هست. این شیعه غالی است.

ایشان می گوید، امام صادق می گوید این شیعیان فکر می کنند ما علم غیب داریم در حالیکه یکی از کنیزکان من خطایی کرد ، من هر چی گشتم نتونستم پیداش کنم. اینکه همه زبان ها را می دانسته اند. اینطور نبوده است. که همه امامان را سم بدهند، شهید بدهند. طایفه مفوضه، این که فیض، حاجات و ... به دست امامان بوده است. چون پیشوایان تقدس بدهند دور از دسترس بکنند، شریعتی امد گفت حسین هم ادم بود، با دیگران مشورت کرد که از مکه بیرون بیاد یا نیاد؟ در اثر در اقلیت بودن، زیر ستم بودن، احساس مظلومیت بودن شیعه از خودش یک هویت جعلی ساخته و تراشیده است. خودمان را در این پیله تنیده ایم. امام علی صریحا می گوید من برتر از خطا نیستم، بیایید به من مشورت دهید. من فی نفسه برتر از خطا نیستم، لذا محتاج و نصیحت شما هستم.

دکتر سروش در ویدیویی درباره امامان شیعه و اعتقاد به معصوم بودن و علم غیب داشتن آنها می گوید: شیعه می گفت برای اینکه پیامبر را گم نکنیم، علی را ول نکنیم، همدلانه لب کلامشون این بود. برای دسترسی به پیغمبر بعد وی، اینها همه وقایع تصادفی تاریخ بود. وقایع اتفاقی تاریخ. شیعه از امام صادق پرسید شیعه چیست؟ ایشان گفت وقتی اختلاف پدید می آید من آن را می گیرم که علی گفته است، این راه بی خطرتری است. شیعه و تشیع همین است. بقیه را رها کنید. معصوم بودن، علم غیب داشتن و .... قلب تشیع نیست. امامان از خواص خود می خواستند که امامان را معصوم بدانند، اما بسیاری از صحابه، امامان را فقط یک عالم صالح می دانستند. ما شیعه غالی هستیم. در گذشته این نبود، یک مرام معتدلی بود. شیعه سنی امامان ما را عالم و طاهر می داند. وحی علم غیب اینها را شما رها کنید. بعدها در آمد. شیعه سنی اینقدر فاصله نداشتن از صفوی به بعد این فاصله ایجاد شد. امام علی اسم بچه هایش را ابوبکر عمر گذاشت. امام صادق اسم دخترش عایشه گذاشت. امام موسی کاظم خود یک دختر به اسم عایشه داشت. ابتدا شیعه خواستگاه نیکو و معقولی داشت. جنگ قدرت و غلات آمدند آب را گل الود کردند.

دکتر محسن کدیور مقاله ای در باب ائمه اطهار با نام علمای ابرار نگاشته است[1]. وی در این مقاله ائمه اطهار را علمای ابرار دانسته است. در بخش بطور خلاصه به بررسی این مقاله می پردازیم.

علمای ابرار

دکتر محسن کدیور فرضیه علمای ابرار را در پنج محور با فرضیه رسمی دارای اختلاف می داند:
اول: اینکه نصب هر امام توسط امام قبلی صورت گرفته است، بر خلاف نصب پیامبر (ص) که الهی بوده است. ملائکه بصورت غیر رسمی می گویند همینطور بوده است.

دوم: علم پیامبر (ص) لدنی بوده است نه اکتسابی، ائمه علمشان اکتسابی بوده است. ملائکه بصورت غیر رسمی می گویند همینطور بوده است اما علم پیامبر هم لدنی نبوده است، جزء در مواقع ضرورت به علم او اضافه نشده است.

سوم: لازمه اکتسابی بودن علم این است که آراء ائمه هدی اجتهادات ایشان از کتاب و سنت بوده است. ایشان دارای دانش گسترده بوده اند اما بهرحال بشری بوده و قابل بحث است.

چهارم: طهارت نفس ائمه هدی ناشی از اراده تکوینی خداوند بر امکان صدور معصیت از ایشان نبوده است. هر چند ایشان اختیارا مرتکب معصیت اعم از کبیره و صغیره نشده اند. ملائکه بصورت غیر رسمی می گویند اینطور نیست. دچار معصیت شده اند حتی پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم.

پنجم: شارع بالذات خدا است و شارع بالعرض تنها رسول اوست و لاغیر. امامان ناقل امین تشریعات نبوی بوده اند. ملائکه غیررسمی می گویند همینطور بوده است. فرق امام با پیامبر همین است.

به اعتقاد دکتر کدیور، نظریه علمای ابرار، نظریه غالب در میان شیعیان تا اواخر قرن چهارم بوده و از معتقدان آن تا نیمه قرن پنجم نیز مستنداتی در دست است. در قرون سوم و چهارم تفکر شیعی را نمایندگی کرده است. در زمان حضور ائمه بسیاری از حواریون و راویان و شیعیان معاصر ائمه اینگونه اندیشیده اند. این دسته از شیعیان، امامان اهل بیت نبی (ص) را به عنوان پیشوایان دینی به لحاظ علمی وعملی سرآمد همگان دانسته، اطاعت از ایشان را بر خود لازم شمرده، و روایت ائمه از اسلام نبوی را واقعی ترین و نزدیک ترین روایت به اسلام رسول الله (ص) محسوب می کردند. بر این مبنا که پیامبر (ص) مسلمانان را به پیروی از این پیشوایان فراخوانده است.[1]

سیدحسین مدرسی در این زمینه می‌نویسد: «علمای قم تصمیم گرفتند که هر کسی را که به ائمه نسبت امور فوق بشری بدهد، به‌عنوان غالی معرفی و چنین کسانی را از شهر خود اخراج کنند.» (مدرسی طباطبائی، 1389، ص 83) و «دانشمندان حوزة قم که در این دوره عالی‌ترین مقام و مرجع علمی جامعة شیعه بودند، تا پایان قرن چهارم به قدرت و شدت، ضد مفوضه باقی مانده و با انتساب هرگونه وصف فوق بشری به ائمه، برخورد سخت می‌کردند.» (همان، ص 94) ایشان از قول ابن‌قبه نقل می‌کنند: «برخلاف آنچه غالیان می‌گفته‌اند، ائمة اطهار تنها دانشمندانی برجسته و پرهیزکار و عالم به شریعت بوده و بر غیب آگاه نبوده‌اند.» (همان، ص 227)

شخصا تصور می کنم امامان فقط علمای ابرار نبوده اند. آنان حجت آشکار خداوند بر روی زمین محسوب می شده اند که تعریف آن را در بخش بعد خواهم گفت. همچنین آنها در صورت ضرورت با ملائکه و پروردگار در ارتباط بوده اند. نشانه وجود ارتباط وحیانی آنها تصور می کنم احادیث علی الخصوص مربوط به رجعت می باشد. تصور می کنم احادیث مربوط به رجعت بطور جدی از زبان امامان بیان شده باشد و این نشان می دهد که پروردگار و ملائکه با آنان در ارتباط بوده اند. لازم به ذکر است که آنان نشانه هایی هم برای ظهور قائم بیان نموده اند.

حجت خداوند

اما حجت خداوند بر روی زمین کیست و چه تعریفی دارد؟ در مقاله شناخت ارواح [2] گفته شد که یک خاصیت و ویژگی مهم ارواح این می باشد که رتبه بندی دارند. همچنین گفته شد که ارواح بر هم تاثیر گذار هستند و میزان درجه و رتبه اشان میزان قدرت و تاثیرگذاری اشان بر یکدیگر را مشخص می کند. همچنین گفته شد پیوند ارواح با مغز و افکار موجودات زنده امکان بهره برداری آنها از افکار و اندیشه ها و نظرات موجودات زنده را فراهم می کند. خاصیت درجه بندی و رتبه بندی ارواح، پیوند بالای آنها و اجتماعی بودن بالای آنها با هم می تواند موجب ایجاد یک سوپر کامپیوتر، یک مغز کلی شود. یک راهنمای درست تصمیم گیری. این سیستم بواقع سیستم داوری و قضاوت در عالم غیب می باشد. در عالم غیب یک سیستم داوری و قضاوت وجود دارد. اما حجت خداوند بر روی زمین، کسی است که صاحب روحی مربوط به انسان زنده ای بر روی زمین می باشد که نسبت به ارواح دیگر دارای بالاترین درجه می باشد. ممکن است بنابه ضرورت بالاترین درجه بر روی کل زمین در نظر گرفته نشود، بلکه منطقه ای باشد. در مناطق مختلف زمین حجت های مختلف خداوند بر روی زمین وجود داشته باشد. در اینحالت بدلیل رتبه و درجه بالای روحی او، وی تاثیر قابل توجهی بر سیستم داوری و قضاوت بر مبنای علم و تخصص و قضاوت هایش دارد.
ائمه اطهار حجت های آشکار خداوند بر روی زمین بودند. در زیارت امین الله می خوانیم: السلام علیک یا امین الله فی ارضه و حجته علی عباده. 

لزوما همیشه امامان حجت خداوند بر روی زمین نبوده اند. مثلا امام جواد در 9 سالگی حجت خداوند بر روی زمین نبوده است. اما ایشان در 9 سالگی به گواه مجالسی که برگزار می شده است کودکی تیزهوش بوده است و به خوبی از عهده سوالات بر می آمده است اما حجت خداوند بر روی زمین محسوب نمی شده اند. پروردگارو ملائکه بصورت غیررسمی تصدیق می کنند.

حجت خداوند بر روی زمین از نظر ملکوت، خلیفه خدا بر روی زمین و داور بر روی زمین محسوب می شود. نکته ظریف ولی مهمی درباره لغت حاکم در زبان عربی و فارسی وجود دارد. حاکم در عربی از ریشه حکم، معنای اصلی آن داور و قاضی می باشد. اما در زبان فارسی حاکم منظور سلطان و فرمانروا می باشد. سهوا یا عمدا در ترجمه روایات، این اشتراک لفظ اما معانی متفاوت پیش آمده است که باعث ایجاد برداشت های اشتباه شده است.

مراجع
[1] https://kadivar.com/?p=15757                                                  

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر