۱۳۹۷ مهر ۱۳, جمعه

معاد(1)

معاد و برزخ

مجید نواندیش : امروزه قانون ارتعاش و جذب یکی رموز و قوانین کسب موفقیت شناخته شده است و به کثرت مورد استفاده قرار می گیرد. اما سوالی اساسی این است که این قانون چگونه کار می کند؟ در مقاله شناخت ارواح [1] توضیح داده شد که قوانین ارتعاش و جذب، درباره ارواح و بعد اخلاقی و معنوی این دنیا صدق می کند. 

ارواح با هم قرین می شوند. قرابت پیدا می کنند. مثل خویشاوندی انسان ها است. روش های فعال سازی قانون جذب بواقع روشهای هک کردن این بعد معنوی و اخلاقی می باشد. امروزه اساتید انگیزشی و روش کسب موفقیت زیادی وجود دارند که به این باور رسیده اند که قانون جذب وجود دارد و از آن برای رسیدن به موفقیت استفاده می کنند. 

همچنین در کتب اسلامی یکی از اهداف توصیه به دوستی و حب اهل بیت و مومنان، قرین شدن روح انسان با اهل بیت و اولیاء خدا می باشد. هدف اصلی از زیارت قبور ائمه اطهار، عجین شدن و قرین شدن روح انسان با روح ائمه اطهار و ایجاد حب و دوستی می باشد. هدف اصلی برقراری اتصال روحی میان زیارت شونده و زیارت کننده است.

بهشت و جهنم یا برزخ ممکن است نتیجه و حاصل همین قرابت ها باشد. انسان در طول زندگی اش با بدی ها ، خوبی ها دارای شخصیت می باشد. انسان هایی که با آنها حشر و نشر می کند، با آنها که پیوند روحی برقرار می کند، روح وی با آنها قرابت برقرار می کند. قوانین ارتعاش و جذب واقعیت هستند و دقیقا بطور مشابه عمل می کند. بعد از مرگ انسان ، روح انسان با همان ها قرین است. فقط صورت واقعی آن را می بیند. زشت باشند، برای آن روح، آن دنیا جهنم می شود، زیبا باشند، آن دنیا برای آن بهشت می شود. در میان دیگران آن روح احساس عزت می کند یا احساس حقارت می کند. همانطور که گفته شد ارواح دارای تغییرات احساسی بالایی هستند. ملائکه می گویند تقریبا بهشت و جهنم برزخی اینطور است. البته کلا درباره مطلب بالا اظهار نظر نمی کنند ولی گفتن آن را خوب می دانند.

ملائکه غیررسمی می گویند بهشت و جهنم توصیف شده در قران، مَثَل هستند، آن طوری وصف شده است که بهشت آرزوی اعراب آن زمان باشد. بهشت و جهنم، جسمانی نیست و روحانی است. ارواح در آن حضور دارند. بنابراین حوری، غلمان، شراب و ... این ها صرفا مَثَل می باشند.

محققان غربی تحقیقات مختلفی در زمینه تاثیر زبان های آرامی و سریانی در قران کرده اند. کریستوف لوگزنبرگ در کتابی تحت عنوان قرائت آرامی سریانی قران به بررسی این موضوع پرداخته است[4].

پیش از لوگزنبرگ، برخی از اسلام شناسان غربی به وجود مشابهت هایی میان توصیفات بهشت در قران و کتاب افرام سوری اشاره کرده اند. این کتاب که با عنوان "درباره ی بهشت" در قرن چهارم میلادی به دست افرام سوری (حدود 306-373  میلادی) به زبان سریانی تالیف یافته است. این کتاب به توصیف بهشت و نعمت های آن می پردازد و بسیاری از اوصاف و نعمت های بهشت تشابه با بهشت قرانی دارد[5][6].

ملائکه بطور غیررسمی می گویند در سرودن آیات توصیف بهشت و جهنم از کتابی استفاده نشده است. اما از باورهای مردم عرب و مسلمانان ، آنچه در نظرشان زیبا و قشنگ بوده است، استفاده شده است. محتمل است که اعراب کتاب مذکور را خوانده باشند و توصیفات آن را زیبا و قشنگ یافته باشند. از مجموع باور و افکار مسلمانان و مردم عرب برای سرودن آیات توصیف بهشت استفاده شده است  و لذا شباهت میان توصیفات قران و کتاب مذکور بوجود آمده باشد.
  
آیا بهشت و جهنم اکنون وجود دارند؟ صدرالدین شیرازی در تفسیر سوره واقعه می نویسد:
کسانی که با چشمان محجوب به قرآن می‌نگرند، گمان می‌کنند که زمان آخرت از جنس زمان دنیاست، حتی گمان می‌کنند که روز قیامت، روز مخصوصی است که پس از پایان دنیا شروع می‌شود، لذا در فهم این معنا که قیامت اكنون بالفعل وقوع یافته، مشكل دارند...در حالی‌که در قرآن سخن از قیامت و احوال آن چنان رفته است که دلالت بر وقوع بالفعل آن می‌کند نفخ‌ فی ‌الصور.یعنی در صورتها دمیده شد و.....(که نشان از تحقق ان است در گذشته نه در اینده).

امروزه عموما معتقدند که بهشت و جهنم وجود دارد. از آیات و روایات استفاده می‌شود که بهشت و جهنم اکنون موجودند و بخشى از آن در معراج مورد مشاهده پیامبر اکرم(ص) واقع شد[2].

در آیه 133 سوره آل عمران آمده است:
وَ سارِعُوا إِلي‏ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقينَ
و برای نیل به آمرزشی از پروردگار خود ، و بهشتی که پهنایش [ به قدر ] آسمانها و زمین است [ و ] برای پرهیزگاران آماده شده است ، بشتابید.

یا در آیه 131 آل عمران آمده است وَ اتَّقُوا النَّارَ الَّتي‏ أُعِدَّتْ لِلْکافِرينَ. در هر دو این آیات، از فعل اعدت که ماضی می باشد استفاده شده است[2]. در مقاله قبل در توضیح واقعیت رجعت [3] بیان گردید، هر کس بعد از گذشت اجل مسمی و اتمام روز قیامت خود وارد بهشت یا دوزخ می شود و بنابراین بهشت و جهنم هم اکنون موجود می باشد. پس حشر چیست؟

پروردگار می فرمایند:
بدانید و آگاه باشید! حشر از مواقف قیامت و یکی از مراحل آن می باشد. حسابرسی بصورت انفرادی و تک تک صورت می گیرد. اما حشر، یک اعلان عمومی می باشد. آنگاه روی میدهد که دیگر انسان زنده ای بر روی زمین وجود نداشته باشد، اما اینطور نیست که حسابرسی بعد از حشر آغاز گردد. اما در حشر، همه حتی ارواح موجود در بهشت و جهنم جمع می گردند و پروردگار در آنجا سخن می گویند. در جمع، تعدادی سوال و جواب، بازخواست می شوند. تعدادی در جمع رسوا می گردند. ظاهر و باطن افراد یکی و باطن افراد آشکار می گردد. هولی عظیم برای ارواح است. تمام.

پروردگار بصورت غیر رسمی می گویند، حسابرسی به حساب مخلوقات همیشه در حال انجام است و همیشه صورت می گیرد. به هنگام هول قیامت دفتر حسابرسی مربوط به مخلوقات روی زمین بسته می شود.

ملائکه از جانب پروردگار می گویند:
یکی از مراحل حسابرسی، سوال و جواب یا بازخواست می باشد. در مواردی همه بصورت یکسان بازخواست می شوند، همچون نماز در مسلمانان، سپس با توجه به پاسخ ها، عقوبت وی مشخص می گردد. تمام.

بنده تصور میکنم بسیار سخت باور هستم و ملائکه و پروردگار هم این را تصدیق می کنند. پروردگار و ملائکه می گویند بخاطر این صفت، هیچگاه به بهشت و جهنم ایمان نخواهی آورد و به باور قلبی درباره آنها نمی رسی. بخاطر داشتن صفت سخت باوری، از تو در این زمینه می گذریم.

پروردگارت سخن می گوید:
بدانید و آگاه باشید! بر شما باد بر طاعت ما و پیمودن ره انسانیت که همان بندگی ماست. از او در گذریم و او را ببخشیم. اما از شما بخاطر عدم باور قلبی به بهشت و دوزخ به این راحتی نخواهیم گذشت و عقوبتتان می کنیم. تمام. والسلام.

ایمان یا باور قلبی، به راحتی قابل اکتساب نیست. انسان نسبت به مسئله ای، دلایل عقلانی را جمع آوری می کند، آن را از نظر عقل مورد ارزیابی قرار می دهد. بارها دلایل خود و منتقدین نسبت به آن مسئله را مورد سنجش و تست قرار میدهد. کم کم به درستی دلایل عقلانی اش درباره آن مسئله دست می یابد و کم کم بدین صورت ایمان یا باور قلبی نسبت به درستی آن مسئله در وی ایجاد می شود.

پروردگار سخن می گویند:
بدانید و آگاه باشید! ما از شما راه طاعت و بندگی پیمودن می خواهیم. ما را با اینکه چرا و به چه دلیلی راه بندگی می پیمایید کاری نیست. اگر راه طاعت و بندگی پیمودید سزاوار بهشت خواهید شد. راه طاعت و بندگی ما تسلیم بودن در برابر حق است. اسلام به همین معناست. ان الدین عندالله الاسلام. اما بدانید بعضی چیزها قابل اثبات نیست همچون بهشت و دوزخ. تا مرگ را در نیابید، صحت و سقم آن را در نیابید. سخت است باور قلبی یافتن به وجود بهشت و دوزخ و امثالهم. اما مومنان نزد ما اجری بزرگ دارند که مجید نیز از آن بهره مند خواهد شد. وعدالله حق و لاتخلف المیعاد. فتبارک الله احسن الخالقین. تمام. والسلام علیکم.

یکی از اشکالات وارد شده ایراد به وعده خلود در جهنم می باشد که علی الخصوص عرفا آن را رد کرده اند. ملائکه می گویند بهشت و جهنم هم دایمی نیست. آن هم عمری دارد و بعد جمع می شود. در مورد اینکه بعدش هم چه بر سر ارواح موجود در آن می آید سکوت می کنند. می گویند شبهه خلود هم با دانستن این مطلب حل می شود. هر کس سزاوار آنچه هست آن را دریافت می کند و به آن می رسد. البته اینجا منظور ارواح هستند.

بعضی حتی به عذاب و جهنم هم ایراد وارد نموده اند. ملائکه بصورت غیررسمی تصدیق می کنند که بطور کلی و بطور طبیعی، تعالی و رشد روح بر روی کره خاکی و هنگامی که همزیستی با انسان دارد، سهل است. کافی است که انسان وار زندگی کنید. اما تعالی و رشد روح و پاک شدن روح از آلودگی، بدون همزیستی با انسان و بصورت خالی، در عالم برزخ و معاد، سخت، دشوار، طاقتفرسا و جانفرسا می باشد و مایه عذاب می باشد.

دکتر سروش درباره عقوبت انسانی، عذاب ابدی در ویدیویی می گوید خداوند شکنجه گر نیست، عذاب در فارسی شکنجه، تعذیب در عربی شکنجه معنی میدهد. عقوبت انسانی، الهی را از هم جدا بدانیم. خدا را شاه ندانیم. وقتی مردم عقوبت می کنند دولت عقوبت می کند، برای عبرت گرفتن خود فرد و دیگران هم هست. دیگر اینکه طرف استحقاق عقوبت شدن دارد. کسی کار بدی کرد، مستحق تعذیب هست . فرض کردیم عقوبت سه نقش گفته شده بالا را دارد. درباره عقوبت الهی در آخرت، آنجا عبرت گرفتن خود که بی معناست چون گذشت. دیگران هم منتفی ست، فقط استحقاق می ماند. در استحقاق اندازه باید باشد میزان تناسب باید باشد، عرفا گفته اند عقوبت ابدی نداریم. عقوبت عمل نتیجه عمل است، این چیز بهتری است که عرفا گفته اند. در این جهان عقوبت قراردادی است. مثل خوردن غذای آلوده و مسموم است اثر گناهان شرعی این است، آدم را مریض می کند، کج و کوله می کند، بعد اگر حیات دیگری باشد که ادیان گفته اند هست، آنوقت آدم آن دنیا رنج می برد. بهشت و جهنم می گوید ملاصدرا از جنس خواب است. خواب شیرین دادن ، خواب وحشتناک دیدن، عقوبت الهی جدا از عمل نیست. نتیجه تکوینی اثر عملتون هست. خدا شکنجه نمی کند برای تشفی خاطر، خداوند پادشاه نیست، این عقوبت به بهبودی کمک می کند. مثل حمام است. انسان را شستشو می کند. ... جهنم لیف و صابون می زنند، آب گرم می زنند تا اینها هم پاکیزه شوند و سپس وارد بهشت شوند.

یکی از مهمترین شبهات مربوط به جسمانی بودن یا روحانی بودن قیامت می باشد. مقوله معاد جسمانی، مورد توجه بسیاری از اندیشمندان اسلامی و مورد بحث آنها بوده است. در این مقاله مجال پرداختن بصورت اندک به آن هست. برخی متکلمان به تبعیت از ملاصدرا معتقد به بدن مثالی هستند که در معاد برانگیخته می شود و این بدن مثالی، بدنی است لطیف که مثل این بدن دنیوی بوده ولی از استعداد لازم برای حیات ابدی برخوردار است. ملائکه وجود بدن مثالی را رد می کنند. فقیهان بر حسب ظاهر قران معتقد به معاد جسمانی می باشند، چون ظاهر آیات قران دلالت بر معاد جسمانی می کند. در مقاله پیشین در بخش واقعیت رجعت[3] پروردگار فرموند که منظور از معاد جسمانی، تناسخ بوده است. ملائکه بصورت غیر رسمی می گویند منظور از پل صراط همین دنیا می باشد.

در سوره تین آیات 4 و 5 آمده است:
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ في‏ أَحْسَنِ تَقْويمٍ ، ثُمَّ رَدَدْناهُ أَسْفَلَ سافِلينَ
 ]که ] براستی انسان را در نیکوترین اعتدال آفریدیم، سپس او را به پست ترین [ مراتب ] پستی بازگردانیدیم.

استاد گمنامی بیان می کرد که این دنیا خود یکی از مراتب قیامت می باشد. این دنیا خود یکی از طبقات جهنم است. اسفل السافلین به معنای پست ترین مراتب هست. طبقه اسفل السافلین جهنم همین دنیا می باشد. در سوره مریم آیه 71 آمده است: و هیچ یک از شما ( نوع بشر ) باقی نماند جز آنکه به دوزخ وارد شود این حکم حتمی پروردگار توست. ملائکه تصدیق می کنند که این دنیا یکی از طبقات بهشت هم محسوب می شود. بعضی نقاط جزء جهنم و بعضی نقاط جزء بهشت محسوب می شوند. به عنوان دلیل، می توان به داستان سمبولیک آدم و حوا اشاره نمود. طبق نظر بعضی از مفسرین، بهشت این داستان سمبولیک در همین دنیا واقع بوده است.

در آیه 118 سوره طه، در توصیف بهشت آدم و حوا آمده است:
همانا برای تو این هست که نه هرگز آنجا گرسنه شوی و نه برهنه و عریان مانی.

مفسران گفته اند در آنجا عاری از رنج های درونی (گرسنگی و تشنگی) و رنج های برونی (سرما و گرما) بوده اند. در آیه 36 سوره بقره، هنگام هبوط آدم و حوا می فرماید:
پس شیطان هر دو را از آن بلغزانید و از آنچه در آن بودند ایشان را به درآورد و فرمودیم: «فرود آیید ، شما دشمن همدیگرید و برای شما در زمین قرارگاه ، و تا چندی برخورداری خواهد بود.»

بنابراین برای اینکه این دنیا بهشت دنیوی محسوب شود، اولا باید در جهت کاهش رنج و آلام انسان ها تلاش کرد، دوما: باید تعاون و همکاری گسترش یابد و جای دشمنی و تنازع بقای مخرب در میان انسان ها را بگیرد.
  
کارما

ضرب المثلی وجود دارد که می گوید هر چه بکاری همان درو خواهی کرد. بنده اعتقاد دارم که انسان در این دنیا در همان زندگی دنیوی نیز می تواند نتایج اعمال همان زندگی خود را ببیند. پروردگار و ملائکه این اعتقاد را تصدیق می کنند.

مولانا می گوید:
این جهان کوه است و فعل ما ندا
سوی ما آید نداها را صدا
فعل تو کان  زاید از جان و تنت
همچو فرزندی بگیرد دامنت
پس تو را هر غم که پیش آید ز درد
بر کسی تهمت منه، بر خویش گرد

تذکر مهم: ما حق نداریم بجای خداوند قضاوت کنیم. حق نداریم سختی ها و مشکلات و گرفتارهای افراد را ناشی از زندگی و کردار پیشین آنان بدانیم و در کاهش رنج آنان تلاش نکنیم. ما به عنوان انسان موظفیم در جهت رفع رنج مردم و انسان ها بکوشیم و بجای خداوند درباره علت آن رنج ها و سختی ها قضاوت نکنیم.

مراجع
[1] http://www.neeloofar.org/critic/124-article/1771-061296.html
[3] https://dolphinmaghalat.blogspot.com/2018/09/3.html
[4] کریستوف لوگزنبرگ، قرائت آرامی سریانی قران : جستاری در ایضاح زبان قران. چاپ اول. برلین. انتشارات کتاب عربی. 2000 میلادی. 306 ص. شابک 3-86093-274-8.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر