۱۳۹۷ مهر ۲۷, جمعه

احکام نجاسات

مجید نواندیش : درباره نجاسات حکم جدیدی از جانب پروردگار اعلام می گردد. ملائکه از جانب پروردگار می گویند:
امروزه بشر به میزان توانایی در تشخیص پاکی ها و ناپاکی ها رسیده است که احکام نجاسات را بر می داریم.

اشکال، نجس شمردن کافران

در سوره توبه آیه 28 آمده است:
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ فَلا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ بَعْدَ عامِهِمْ هذا وَ إِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنيکُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شاءَ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ حَکيمٌ
ای کسانی که ایمان آورده اید ، حقیقت این است که مشرکان ناپاکند ، پس نباید از سال آینده به مسجد الحرام نزدیک شوند ، و اگر [ در این قطع رابطه ] از فقر بیمناکید ، پس به زودی خدا- اگر بخواهد- شما را به فضل خویش بی نیاز می گرداند ، که خدا دانای حکیم است.

درباره اینکه واژه نجس در این آیه به حکمِ شرعی اشاره دارد یا به پلیدی باطنی مشرکان، اختلاف نظر وجود دارد. عده ای از فقیهان شیعه و هم چنین اکثر فقهای اهل سنت در تفسیر کلمه «نجس» در آیه مذکور، گفته اند: مقصود از نجاست مشرکان، پلیدی و خباثت روحی و باطنی آنها است؛ زیرا عقاید شرک آمیز و ترک عبادت و پرستش خدای یکتا و عناد و لجاجت در برابر دعوت بزرگترین پیامبر خدا (ص) و دیگر پیامبران، فکر و عواطف و روحیات آنها را آلوده کرده تا حدی که لیاقت ورود به مسجدالحرام که خانه توحید و یکتا پرستی است، از آنان سلب شده است.[1]

دلایل و شواهدی وجود دارد که نشان می دهد مراد از نجس در این آیه «پلیدی و ناپاکی عقیدتی و روحی مشرکان» است که به یک مورد آن اشاره می شود.

تفریع ممنوعیت ورود به مسجدالحرام بر نجاست مشرکین و ملاک قرار دادن نجاست برای ممنوع بودن ورود، شاهدی است بر این که مقصود از نجاست ، همان پلیدی باطنی است نه نجاست ظاهری؛ زیرا اگر نجاست را در این آیه به معنای فقهی آن بدانیم، به ناچار آن را علت و ملاک ممنوعیت به مسجدالحرام دانسته ایم حال آن که این نظریه از دیدگاه اکثر علمای شیعه مردود شناخته شده است[1]؛ زیرا طبق فتوای بیشتر فقها، وارد شدن انسان نجس یا وارد کردن چیز نجس در مسجدالحرام و هر مسجد دیگر به طور کلی جایز است، مگر آن که داخل شدنش موجب تعدی و سرایت نجاست به مسجد شود که در آن صورت، حرمت ورودش از باب حرمت تنجیس مسجد می باشد[2].


مرحوم آیة الله خوئی مفهوم پلیدی باطنی را معنای لغوی و عرفی لفظ «نجس» دانسته و مفهوم نجاست فقهی را معنای غیر معهود و غیر لغوی آن شمرده است؛ به همین علت معنای اول را بر دوم ترجیح داده است[3][4].

دسته‌اى نيز با اصل پذيرش نجاست کفار برآن‌اند كه اين حكم سياسى است؛ نه فقهى و حكمت آن اين است كه مسلمانان با کفار معاشرت نداشته باشند و از آنان اثر نپذيرند[5].

دکتر تویسرکانی درباره نجس بودن مشرکان میگوید، برخی موارد در تعالیم مذهبی رایج، باعث بدفهمی ما از قرآن می‌شود، مثلاً کلمه‌ی «نجس» را که می‌شنوید معنایی از آن می‌فهمید که با مفهوم مورد نظر قرآن از آن کلمه متفاوت است. شما یک معنای فقهی از کلمه‌ی نجس می‌فهمید، بعد اگر با این معنای فقهی بخواهید آیه «إنَّمَا المُشرکونَ نَجَس»(توبه 28) را بفهمید باید در ارتباط با کسی که مشرک است و نجس است، دست خود را آب بکشید تا پاک شود! ولی پر واضح است که در قرآن معنای «نجس»، اصطلاح فقهی نبوده بلکه به معنای «پلید» است و آن معنای فقهی اولین بار در قرن سوم هجری بکار رفته است. (تخلیصی از مباحث قرآنی دکتر توسرکانی ـ جلسه اول)

پروردگار بصورت غیر رسمی می گویند منظور از نجس در آیه پلیدی درونی می باشد. اما برای عدم معاشرت مسلمانان با کفار آنان نجس ظاهری نیز محسوب می شده اند.

حیوانات

پروردگار و ملائکه با این مدل زندگی که نگهداری سگ و گربه در منزل می باشد آن را مکروه می دانند. نگهداری سگ بیشتر، گربه کمتر، بگونه ای است که انسان با ان بشدت انس پیدا می کند و جای انسان های دیگر را می گیرد. وقتی انسان هست ، چرا آدم باید به حیوان پناه برد و با وی همنشین باشد. ترجیح در این است که سعی کند با انسان های دیگر همنشین باشد.

مراجع
[1] زمانی، محمد حسن، طهارت و نجاست اهل کتاب و مشرکان در فقه اسلامی، مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی و سایت حوزه در بحث نجاست اهل کتاب.
[2] طباطبایی یزدی، سید محمد کاظم، العروة الوثقی، ج 1، ص 598 ، قم، مؤسسه اسماعیلیان.
[3] خوئی، سید ابوالقاسم، دروس فی فقه الشیعه، ج 3، ص 78، قم ، دار الهادی للمطبوعات.
[5] حقوق اقليت ها، ص‌247‌ـ‌248

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر